"En la punta de la lengua" 

Entérate qué es y cómo usar esta frase en español



Expresiones idiomáticas en español 

"En la punta de la lengua"

Ancient قدیمی باستانی
Bend باند نوار گروه موسیقی
century قرن سده
develop توسعه پیشرفت
entertainment سرگرمی
exhibit به نمایش گذاشتن
exotic عجیب و غریب خاص
grandeur عظمت و شکوه
massive بزرگ عالی
permanently داعمی
popular رایج
reduce کاهش دادن
remnant باقی اثر بقایا
renovation نوسازی اصلاح
spectators تماشاگران
survive بقا زنده ماندن
Talent استعداد
trainer مربی
venue صحن مکان برگزاری چیزی

IELTS Essential Words  دوره هضم لغات ضروری آیلتس  English/ Persian

بخش دوم : Leisure Time > History Of the Circus

anticipate پیش بینی کردن
athlete ورزشکار قهمران
blur تار تیره مبهم تیرگی
boundary مرز سر حد کرانه
complicate پیچیده کردن
coordinate همسان کردن
demonstrate نمایش دادن
detect پیدا کردن کشف کردن
distracting عامل عواس پرتی
focus تمرکز کردن
indiscernibly غیر قابل مشهود
indistinct نامعلوم
maneuver مانور سوق دادن
performance عملکرد
peripheral جانبی
range گستره حد محدوده
scan اسکن کردن
tolerate تحمل کردن
unconsciously از خود بی خود غیر ارادی غش کردن در خود نبودن
vision دید بینایی

بخش دوم : Leisure Time > Vision in Sports

accumulate جمع کردن اندوختن
adapt وفق گیدا کردن عادت کردن
determine مصمم تعیین کننده
dilute رقیق کردن
diverse متفاوت و گوناگون
evaporation تبخیر
extreme بی نهایت شدید
fringe حاشیه بی اهمیت حاشیه ای
mechanism مکانسیزم
minimize به حد اقل رساندن
moisture رطوبت و یا نم
occupy اشغل کردن در حال استفاده
prolific سود اور حاصلخیر بارور پرکار
resilient انعطاف پذیر و قوی
sparse کمیاب
stressor تنش زا و محرک
swing تلو تلو خوردن تاب خوردن نوسان
thrive پیشرفت
transitional وابسته به انتقال دارای تغییر
violent شدید سخت تند خشن

بخش اول : The Natural World > Plant Life

Aspect جنبه
 Breed پروررش حیوانات - گونه و نوع
 Diurnal فعالیت در روز
 Endue تحمل کردن
 evolve نمو و رشد توسعه
 Fascinate جذب کردن
 Feat شاهکار - کار بزرگ
Hemisphere نیم کره
 Imperative امری و لازم و دستوری و ضروری
 Inhabit ساکن شدن در جایی
 Migration مهاجرت
 Navigation ناوبری مسیر یابی
 Nocturnal فعالیت در شب
 Observer ناظر شاهد مراقب
 Obscure مبهم نا مفهوم گمنام
 Optimal بهینه
 Species گونه و نوع
 Stray ولگرد سرگردان
 windswept بادزده - بسیار بادی

بخش اول : The Natural World > Bird Migration

Aquatic زندگی ابی ابزی
array ارایه ضف نظم
defense دفاع سیستم ایمنی دفاع بدن
deforestation جنگل زدایی
environment محیط
erosion فرسایس سایش
extend گسترش دادن
fell انتداختن درخت قطع کردن
habitat زیستگاه
impact تاثیر اثر
inhibit مانع شدن جلوگیری کردن
intercept استراق سمع مانع شدن
logging کارخانه بهره برداری از درختان جنگل
myriad زیاد بسیار
nutrient مغذی
pollution الودگی
stabilize تثبیت کردن دارای بالانس و ثبات کردن
terrestrial زمینی وابسته به زمین شبیه زمین
vanish مخفی شدن ناپدید شدن
vegetation زندگی گیاهی نباتی

بخش اول : The Natural World > Environmental Impacts

مقدمه ای بر دوره هضم لغات ضروری در ایلتس